نوشته های برچسب خورده با ‘مهاجران’

سوئد2

از پناهجویان تازه‌واردی که دوسال دوره‌ی etableringsplan، آمادگی برای ورود به جامعه را گذرانده‌اند، تنها ۵ درصد موفق به یافتن کار بدون استفاده از کمک‌هزینه‌های اداره کاریابی شده‌اند.

بیشتر این مهاجران در برنامه‌های سیاست بازار کار ثبت نام شده‌اند. درسال ۲۰۱۴ حدود ۹۶۰۰ پناهجوی تازه وارد، این دوره را گذراندند که سه هزارنفر بیش از سال پیش از آن بود.

سوئد

سازمان کارفرمایان رشته‌ی خدمات در بخش خصوصی، آلمگا، Almega ، خواستار آموزش اجباری مهاجران بزرگسال است.

این سازمان می‌گوید که بزرگسالانی که به سوئد می‌کوچند و از کمک‌هزینه‌های بخش عمومی برای امرار معاش استفاده می‌کنند، در صورتیکه پیشتر دوره ی دبستان را نگذرانده‌باشند، باید مجبور به تحصیل دبستانی شوند.

این سازمان پیشنهاد خود را در مقاله‌ای در روزنامه‌ی سونسکا داگبلادت مطرح کرده و چنین استدلال می‌کند که این آموزش اجباری احتمال وارد شدن این گونه مهاجران را به بازار کار سوئد آسانتر می‌کند.

سوئد

پناهجویانی که در دهه ۹۰ دراثر جنگ بالکان، بی‌خانمان شده و به سوئد آمدند، در بازار کار سوئد موفق بوده‌اند و اکثرا زندگی خوبی در سوئد دارند. متوسط درآمد این گروه از مهاجران در سال ۲۰۱۳، ماهیانه ۲۱ هزار و پانصد کرون بوده است. برای مقایسه، متوسط درامد مردم سوئد در همین زمان، ۲۳۵۰۰ کرون بود.

یان اک‌بری اقتصاد دان عقیده دارد که اروپایی بودن این گروه از مهاجران به آنها در همپیوندی با جامعه سوئد کمک کرده‌است. او می‌گوید که احتمال تبعیض در بازار کار در مورد مهاجران غیراروپایی بیشتر است. او همچنین نزدیکی سیستم آموزشی در داخل کشورهای اروپایی را کمکی به این گروه از مهاجران می‌داند و می‌گوید که مدارک تحصیلی آنها، راحت‌تر در سوئد ارزشیابی و قبول شده‌اند.

سوئد2

سوسیال دموکرات‌ها قصددارند، قانون اختیاری انتخاب محل زندگی برای پناهجویان را تغییردهند. براساس این قانون، پناهجویان در بدو ورود به سوئد این حق را دارند که محل زندگی خود را انتخاب کنند. این قانون از نگاه سوسیال‌دموکرات‌ امکان هم‌پیوستگی پناهجویان را کاهش می‌دهد.

حزب محیط زیست که بخشی از دولت هستند، با تغییر این قانون مخالف است. براساس بخش خبری رادیو سوئد، اکوت، مذاکرات در دولت درباره‌ی هم‌پیوستگی و مهاجرت درجریان است.

رئیس هیات مدیره‌ی کمون سودرتلیه، بوئل گودنر که خود یک سوسیال دموکرات است می‌گوید: قانون انتخاب اختیاری محل زندگی که امروز وجوددارد باعث می‌شود پناهجویان از جامعه دوربمانند و نیز میزان بیکاری‌های طولانی مدت را درمیان پناهجویان افزایش می‌دهد. اینکه مثلا یک پناهجو سودرتلیه را برای محل زندگی انتخاب می‌کند (به دلیل تعداد بالای مهاجران در این کمون) به معنی این است که این فرد نمی‌تواند به‌آسانی سوئدی را بیاموزد، از جامعه‌ی سوئدی جدا می‌افتد، به سختی کار پیدا می‌کند و فرزندانش نمی‌توانند مدرسه را تمام کنند.

سوئد

قرار است موزه‌ای به نام موزه‌ی مهاجران در شهر مالمو راه‌اندازی‌ شود. حزب محیط زیست و یک شرکت مسکن دو پروژه‌ی ساخت موزه را درباره‌ی مهاجرت دردست داشتند. اما اکنون قصددارند با همکاری یکدیگر هردو پروژه را در کنار هم پیش‌برند. هدف از ساختن این موزه برجسته‌کردن پیشینه‌ی چندفرهنگی شهر مالمو و ساختن یک موزه‌ی سوئدی همانند «موزه‌ی مهاجرت» در آمریکاست.

نیلس کارلسون(Nils Karlsson)، مشاور کمونی حزب محیط زیست در شهر مالمو می‌گوید: این فکر به ذهن من رسید که تاریخ مالمو همچون گسترش دموکراسی در تاریخ سوئد است. موزه‌ای را که می‌خواهیم بسازیم، ترکیبی از ایده‌های مختلف برای مردمی‌ست که خود را در موزه‌های دیگر سوئد، غریبه حس می‌کنند. ما در موزه‌های دیگر داستان‌های مختلفی درباره‌ی کاخ‌ها، دوران قرون وسطی و رنسانس نقل می‌کنیم و این‌ها برای افرادی که به سوئد مهاجرت کرده‌اند و شناختی از سوئد ندارند، جالب نیست. ما باید درباره‌ی تاریخ آنها نیز حرف بزنیم.

کارلسون می‌افزاید که این پروژه در مرحله‌ی بررسی ایده و در مجموع در مراحل مقدماتی‌ست اما وی تابه‌حال واکنش‌های مثبتی را دریافت کرده‌است. بنابرگفته‌ی کارلسون تنها حزب دموکرات‌های سوئد به ساختن این موزه اعتراض دارد.

تنها سیاستمداران نیستند که به فکر راه‌اندازی یک موزه با ایده‌ی مهاجرت افتاده‌اند، بلکه شرکت مسکن دیلی‌ینتیا(Diligentia) نیز پروژه‌ای را برای ساخت یک موزه در وسترا همنن(Västra hamnen) در مالمو در دست داشته‌است.

آندریاس ایوارشون(Andreas Ivarsson) یکی از مدیران شرکت مسکن دیلی‌ینتیا(Diligentia) می‌گوید که آنها برای ساخت موزه‌ی مهاجران با مسؤولان شهر مالمو در تماس بوده‌اند. ایوارشون امیدواراست که در طول چند سال این موزه قابل بهره‌برداری شود: ایده‌ی ما این است که یک موزه برای مهاجران در مالمو همچون موزه‌‌ی مهاجرت در جزیره‌ی الیس(Ellis Island) نیویورک، بسازیم. با این کار می‌توان مقصدی جذاب برای حضور تعداد زیادی از مردم در شهر مالمو ایجاد کرد.

این مدیر شرکت مسکن دیلی‌ینتیا(Diligentia) می‌گوید که آنها برای ساخت موزه‌ی مهاجران در مالمو، نیم نگاهی به موزه‌ی مهاجرت در جزیره ی الیس داشته‌اند. این موزه در خارج شهر نیویورک و در مکانی ساخته‌شده‌است که مهاجران به آمریکا در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم، از این منطقه، به خاک آمریکا واردشده‌اند. به نظر ایوارشون برای موزه‌‌ای همانند موزه‌ی جزیره‌‌ی الیس، جایی بهتر از وسترا همنن(Västra hamnen) مالمو در سوئد نمی‌توان یافت.

نیلس کارلسون می‌گوید که او نیز به چنین موزه‌ای فکرمی‌کند: در ابتدا ما می‌خواهیم این پروژه را به مرکز ملی تحقیقات برای انجام پژوهش‌هایی درباره‌ی مهاجرت بسپاریم و سپس اسناد آرشیوی را درباره‌ی مهاجرت‌های به خارج یا به داخل سوئد به این پروژه وارد می‌کنیم. این کار باعث می‌شود کسانی که می‌خواهند درباره‌ی ریشه‌های قومی خود تحقیق کنند، این امکان را در اختیار داشته‌باشند تا درباره‌ی گذشتگان خود بیشتر بدانند.

نیلس کارلسون و آندریاس ایوارشون در ابتدا از دو پروژه‌ی مشابهی که برای ساخت موزه‌ی مهاجران، هر کدام جداگانه در دست داشتند، بی‌اطلاع بودند. این دو پس از انتشار نوشته‌ای در روزنامه‌ی سیدسونسکا(Sydsvenskan) از همانندی برنامه‌ی خود آگاه شدند. به همین دلیل تصمیم گرفتند که با هم ملاقات و شرایط همکاری با یکدیگر را بررسی کنند. هم کارلسون و هم ایوارشون، موقعیت چندفرهنگی شهر مالمو را یک امتیاز می‌دانند.

هرچند هنوز کارهای بسیاری برای بهره‌برداری از این موزه باقی‌مانده‌است اما ایوارشون معتقداست تا سه سال آینده می‌توان از این موزه دیدن کرد. وی می‌گوید: ما در مالمو توانایی بالقوه‌ای برای ساخت این موزه داریم. در این شهر با ترکیبی از مردم مختلف، با جهت‌گیری‌های مختلف و فعالیت‌های مختلف مواجه هستیم. اگر بتوان از این ویژگی‌ها استفاده کرد، آنوقت می‌توان به ارزش‌های شهر مالمو افزود.

کاله

شهر کاله در شمال فرانسه یکی از شلوغ ترین بنادر کانال مانش است، و نزدیک ترین بندری که اروپا را به بریتانیا وصل می کند. هر هفته هزاران کامیون سنگین از این مرز رد می شود.

در حال حاضر حدود سه هزار مهاجر از کشورهای مختلف که بیشتر شان از سودان و اریتره هستند، خود را به اینجا رسانده اند، به امید گذر از این آخرین مرز و شروع یک زندگی جدید در ۳۳ کیلومتر آن طرف تر در بریتانیا. رویایی که بسیار نزدیک می نماید، ولی رسیدن به آن بسیار دشوار است.

سرمنزل نهایی نزدیک اما دشوار

مرز فرانسه و بریتانیا قبل از سال ۲۰۰۳ و امضای پیمان توکه در آن سوی آب یعنی در خاک بریتانیا بود. ولی حالا مرز را در این طرف آب و در خاک فرانسه کشیده اند، تا بتوانند راحت تر از مهاجرت غیر قانونی جلوگیری کنند.

همین تغییر مرز، حالا بندر کاله را به دژ محکمی درمقابل مهاجران تبدیل کرده است. شرایط زندگی مهاجران کاله اسفناک است، و با هر چه که به دست شان رسیده چهاردیواریی درست کرده اند تا از سرما در امان بمانند.

به جنگلی رفتم که مهاجران افغان، آنجا ساکن اند. آنها در میان گل و لای چادر زده اند. آنجا حتی نوجوان هایی را دیدم که تک و تنها راهی این سفر شده اند. آنها مرا به چادری بردند که یکی‌ از رفقای مریض شان آنجا بود.

مهاجر مریض گفت: کل جانم درد می‌کند، غذایی نخورده ام، یک سال می‌شه اینجا خوابیده ام. این زندگی‌ است؟ خودکشی‌ حرام است و گرنه من خودکشی‌ می‌کردم.

در آن‌ طرف شهر، به مخروبه ای رفتم که الان پناهگاه عده ای از مهاجران دیگر است. عثمان را دیدم، مهاجری از سودان. عثمان چند نوشته روی دیوار را به من نشان داد که یک مهاجر قبلا اینجا نوشته است: «کاله جهنم مهاجران». وقتی دیدمش، فکر کردم آره، اینجا جهنم است.

هتل پنج ستاره عثمان

عثمان از کشورش سودان گریخته. او می‌گوید آنجا به دلیل افکار سیاسی اش زندانی و شکنجه شده بود. مرا به محل زندگی خودش می برد و با لحن طنز آلودی گفت: این هتل پنج ستاره من است.

واقعیت زندگی اینجا، کم کم او را فرسوده کرده، خودش حتی فکر می کند که هویت انسانی اش را از او گرفته اند او می‌گوید: زندگی در کاله خیلی شبیه زندگی حیوانات است. از صبح که بیدار میشی به فکر غذا هستی دوباره شب می شه و می خوابی فقط به نیازهای اولیه زندگی فکر می کنی و این که چطور این نیازهای اولیه رو تامین کنی. آره، خیلی شبیه زندگی حیوانات است.

عثمان می‌گوید در سودان یک مهندس موفق بود و بخاطر کارش به کشورهای زیادی مسافرت می کرد.

«هیچوقت خودم را در چنین وضعیتی تصور نکرده بودم. شغل خوبی داشتم، احساس می کنم همه چیزهایم را از دست دادم. الان درونم خالیه. هیچ برنامه ای ندارم.»

ولی مهاجران همین طور دارند خودشان را به کاله می رسانند.

مهاجران افغان

فردای روزی که محل زندگی مهاجران افغان رفته بودم، تصمیم گرفتم دوباره آنجا برگردم که مهاجران افغان در آن زندگی‌ می‌کنند، تا در روشنایی روز وضعیت آنجا را بهتر ببینم.

نزدیک ۲۰۰ مهاجر افغان در آنجا زندگی‌ می کنند، بدون آب، برق، یا امکانات بهداشتی. هیچ خبری از حداقل های زندگی نیست.

برای خیلی از آنها، بریتانیا سرزمین موعود است، سرزمین صلح، امید، و فرصت ها.

روحانی یکی از این مهاجران است او سه سال است که در اروپا سرگردان است و در آرزوی رسیدن به بریتانیا. می گوید اگر جنگ نبود هرگز فکر پا گذاشتن به این راه به سرش نمی زد:» در افغانستان من زندگی‌ دارم فامیلم آنجا است. من باید کار کنم پول به اونا بفرستم. اگر در افغانستان امنیت باشه من در اروپا چه کار دارم. خودت محل زندگی ما را می بینی.»

یک وعده غذا در شبانه روز

عمق زندگی فاجعه بار مهاجران کاله را در مرکز این شهر کوچک، بیشتر می شود حس کرد، جایی که هر روز بعد از ظهرها هزاران مهاجر برای گرفتن یک وعده غذای مجانی در میدانی صف می‌کشند. برای خیلی از آنها، این تنها غذایی است که دریک شبانه روز می خورند.

اما این غذا، کمک دولت فرانسه نیست. این سازمان های خیریه هستند که پا پیش گذاشته اند و این اندک غذا را برای مهاجران فراهم می کنند.

دراین میدان فضا همیشه تنش آلود است و گاهی هم کار به دعواهای دسته جمعی می کشد. برای همین هم است که پلیس مسلح همیشه حضور دارد. در ماه های اخیر میزان جرایم در اینجا بالا رفته است.

(بیشتر…)

سوئد

برای کمک به افرادی که از رومانی و دیگر کشورهای اروپایی به سوئد می‌آیند و به گدایی می‌پردازند، دولت همکاری را در سطح ملی برگزیده‌است. مارتین والفریدسون(Martin Valfridsson) مشاور سابق وزیر دادگستری، مسؤولیت این برنامه را از طرف دولت به عهده دارد.

بنابر خبر بخش خبری رادیو سوئد، اکوت، کار والفریدسون آسان‌کردن همکاری‌ها میان کمون‌ها و سازمان‌های غیردولتی‌ هم در سوئد و هم در سطح بین‌المللی‌ست.

انگلیس

انگلستان یكی از كشورهای قلمروی پادشاهی متحده ی بریتانیای كبیر و ایرلند شمالی است و به همراه ولز و اسكاتلند، بخشی از جزیره ی بریتانیای كبیر به شمارمیرود.

انگلستان با وجود مساحت كم، پیشینه ی تاریخی مفصلی دارد. در طول هزاران سال، مهاجمان، اشغال كنندگان و مهاجران به این كشور وارد شده اند و مخلوط

شگفت انگیزی از مناظر طبیعی، فرهنگها و زبانهای مختلف ساخته اند.

تابیعت و انواع ان  تعریف تابعیت تابعیت در واقع رابطه ی یک فرد با یک حکومت می باشد و به اصطلاح حقوقی به معنای عضویت یک فرد در جمعیت تشکیل دهنده ی یک دولت گفته می شود و یا به عبارتی دیگر تابعیت نشان دهنده رابطه ی سیاسی، حقوقی و معنوی یک شخص با کشوری معین است. منشاء به وجود آمدن تابعیت تعدد دولتها، حکومتهای و کشورهای مختلف در دنیا می باشد. انواع تابعیت 1. تابعیت ذاتی 2. تابعیت اکتسابی تابعیت ذاتی تابعیت ذاتی…

افراد مقيم در كشور انگلستان از استاندارد بالای زندگی، آموزش و سـرگرمی برخوردار می گرد است. استانداردهای تدريس و دستاوردهای دانشجويان از سطح مطلوبی برخوردار است و دانشگاهها و ديگر موسسات آموزش عالی شهرت جهانی دارند. سيستم بهداشت انگلستان، كه با سرمايه عمومی ايجاد شده، می كوشد همگام با بخش خصوصی درحال توسعه مراقبت رايگان به عموم نيازمندان ارائه دهد.
برخی واقعيت ها در نظر اول ممكن است تعجب بيننده را برانگيزد. مراجعه به كتاب های عمومی در انگلستان بيش از رفتن به سينما متداول است و تعداد بيشتری از افراد به جای رفتن به پارك های سرگرمی و كنسرت های پاپ به ديدار از موزه ها می پردازند و با همه ی این موارد نسبت به نوع نگاه حقوقی این کشور در

مورد اخذ تابعیت و تولد در این کشور را بررسی میکنیم.

تابعيت عبارت است از تعلق حقوقي، سياسي و معنوي شخص به يك دولت معين. اين رابطه بين دولت و فرد از دو طريق به وجود مي آيد. طريق اول كه «تابعيت اصلي» يا «تابعيت مبدا» نام دارد از ابتداي تولد هر فرد، به وسيله دولت به وي تحميل مي شود و اشخاص مگر در موارد خاص هيچ گونه اختياري در رد يا قبول آن ندارند. ايجاد طريق دوم كه «تابعيت اكتسابي» است، معمولا به واسطه در خواست افراد و قبول دولت اعطا كننده تابعيت منوط به شرايطي است كه آن دولت تعيين مي كند.براي ايجاد تابعيت اصلي دو شيوه در جهان متداول است كه عبارت اند از اصل خون و اصل خاك. اگر تابعيت افراد بر مبناي تابعيت والدين آنان مشخص شود از اصل خون، و اگر بر مبناي محل تولد آنان مشخص شود از اصل خاك استفاده شده است. به تابعيت حاصل شده از اصل خون «تابعيت نسبي» و به تابعيت منتج از اصل خاك «تابعيت ارضي» گفته مي شود که کشور انگلستان بنا بر تابعیت ارضی و طبق سیستم خاک به فرزند متولد شده در این کشور تابعیت

میدهد

(بیشتر…)

هلند

عمر لیست سیاه ساکنین غیر قانونی طولانی میشود.

مهاجران یا افرادی که بصورت غیر قانونی در هلند اقامت دارند، در صورت عدم همکاری برای خروج از این کشور، نام شان در فهرستی ثبت میشود و تا 5 سال از ورود دوباره به هلند محروم خواهند شد.

این منع ورود به خاک هلند پیش تر دو سال اعتبار داشت.

فرد تیفن دبیر وزارت اطلاعات و امنیت هلند روز جمعه این موضوع را در نامه ای به پارلمان هلند اعلام کرده است. بر این اساس دولت میخواهد افرادی را که غیرقانونی در هلند ساکن هستند، به بازگشت مجاب نماید.

پیش از این نیز آقای تیفن به ساکنان فاقد مجوز اقامت توصیه کرده بود خاک هلند را ترک کنند.

کسانی که برای رفتن از هلند همکاری کنند، نام شان در لیست سیاه قرار نمی گیرد و می تواند در آینده از دولت هلند درخواست روادید کنند.

المان

پلیس آلمان تحقیقات وسیعی را برای پیدا کردن قاتل یک پناهجوی اریتره‌ای در شهر درسدن آغاز کرده است.

روز سه‌شنبه جنازه یک پناهجوی ۲۰ ساله در مقابل محل سکونتش در حومه شهر پیدا شد. کالبدشکافی نشان داده که او با ضربات چاقو در گردن و سینه به قتل رسیده است.

پلیس توضیحی درباره پرونده نداده اما دادستانی اعلام کرده که ۲۵ بازرس برای تحقیق روی این پرونده به کار گرفته شده‌اند.

آن طور که یک نشریه محلی از قول مقام‌های آلمانی نوشته است همه توان امنیتی و قضایی در این منطقه برای تحقیق در این زمینه بسیج شده است.

هنوز مشخص نیست که چه کسی عامل قتل است و شهردار درسدن هم خواسته که در این باره گمانه‌زنی نشود.

اما یولیان ناگل، از رهبران چپگرای این منطقه، گفته است پلیس باید تلاش‌هایش را دوچندان کند تا انگیزه‌های نژادپرستانه احتمالی این قتل روشن شود.

درسدن یکی از پایگاه‌های اصلی جنبش ‹پگیدا› است که با حضور مسلمانان و مهاجران در آلمان مشکل دارد.

هواداران پگیدا به تازگی در شهر درسدن یک راهپیمایی بزرگ ۲۵ هزار نفری برگزار کردند. منتقدان پگیدا این جنبش را به «نژادپرستی» متهم می‌کنند اما هواداران آن می‌گویند که این جنبش تنها با «اسلامی شدن اروپا» مخالف است.